خوش دارم كه در نيمههاي شب در سكوت مرموز آسمان و زمين به مناجات برخيزم. با ستارگان نجوا كنم و قلب خود را با اسرار نگفتني آسمان بگشايم. آرام آرام به عمق كهكشانها صعود نمايم و محو عالم بينهايت شوم، از مرز هاي عالم وجودم درگذرم و در وادي فنا غوطهور شوم و جز خدا چيزي را احساس نكنم
+ نوشته شده در یکشنبه پانزدهم مهر ۱۳۸۶ ساعت 15:5 توسط پانیز
|
+ نوشته شده در یکشنبه پانزدهم مهر ۱۳۸۶ ساعت 15:0 توسط پانیز
|
می توان افکار شب را در نگاه صبح فهمید یا به وقت ریزش اشک شادی بگذشته رادید