نیما یوشیج  در جشن یک سالگی فرزندش نوشت : پسرم ! یک بهار، یک تابستان ، یک پاییز و یک زمستان را دیدی ، از این پس همه چیز جهان تکراری است جز  مهربانی ....

 


به خودتان اجازه ندهید توسط این سه  چیز تحت کنترل درآیید : گذشته تان، مردم  و پول

 


همه چیز دوبار اتفاق نمی افتد و اتفاق نخواهد افتاد.

به همین  دلیل ناشی به دنیا آمده ایم  و خام خواهیم رفت ( ویسلاوا شیمبورسکا)

 


فرادی که با ما هم عقیده هستند، به ما آرامش می دهند  و

افرادی که مخالف با عقیده ما هستند، به ما دانش می دهند.

 


شما پنج سال دیگر همانی خواهید بود که امروز هستید، تنها تفاوتتان

افرادی است که با آنها آشنا شدید و کتاب هایی است که خوانده اید.( چارلی ترمدوز جونز)

 


آرامش محصول تفکر نیست :

آرامش هنر نیندیشیدن به انبوه مسائلی ست که ارزش فکر کردن ندارند!

 


چه بخت بلندی ست فهمیدن اینکه زمینی  که بر آن ایستاده ای نمی تواند

بزرگتر از مساحتی  باشد که پاهایت روی آن قرار گرفته اند. ( فرنتس کافکا)

 


اهی در همان جایی که هستید مدتی متوقف می شوید

چون خدا می داند آنجایی که قرار است بروید طوفانی برپاست، شکرگذار باشید.

 راست بگویید آنوقت  دیگر به حافظه  قوی احتیاج ندارید!

 زندگی به من آموخت هر چیزی قیمتی دارد، پنیر مجانی فقط در تله موش یافت می شود.

 هی کاش یاد بگیریم برای خالی کردن خود کسی را لبریز نکنیم.

 .. کودک به دنبال آزادی بزرگتر و بزرگتر به دنبال سادگی کودک است ، پیربه دنبال قدرت جوان و جوان در پی تجربه سالمند است آنان که رفته اند در آرزوی بازگشت و آنان که مانده اند در رویای رفتن ... خدایا ! کدامین پل در کجای دنیا شکسته که هیچکس به مقصد خود نمی رسد؟

 هر کودکی با این پیام به دنیا می آید که خداوند هنوز از انسان ناامید نشده است.

 چایت را بنوش

نگران فردا نباش

از گندمزار من و تو

مشتی  کاه می ماند

برای بادها ....